سپـﯦـــددشـﭠـــ سراﮮهمـﮧ

شـﮩࢪﮮ دࢪ مـࢪڪز آبشاࢪهاﮮ بـﭔشـﮧ ،گـࢪﭔﭞ،چڪان،ﭡـلـﮧ زنگ(شوﮮ)

کلام - خاطره شهدا 4-7

کلام شهدا :
 خدايا توفيق پاره كردن تمام بندهاي عبوديت غير خودت را به من عطا بفرما
جعفر مرداني

خاطره شهدا : 

تازه امده بود سقز یک روز شاید هم دو روز . باید حمله می کردیم به یک روستا که نزدیک سقز بود . ضد انقلاب جمع شده بود آن جا. دو سه تا از بچه ها فشنگ شان تمام شد. خواستیم عقب نشینی کنیم محمود گفت من یک قدم هم عقب نمی آم . گفتم :اگر گلوله هات تموم شد چی کار می کنی؟گفت جنگ تن به تن. ماندیم چه کار کنیم در همین حال محمود سر یکی از کومله ها را هدف گرفت و زد . طرف با صورت آش و لاش از پشت تخته سنگ افتاد بیرون شروع کرد به غلت خوردن . دست یکی دیگرشان را هم زد . بچه ها شیر شدند . دو سه تای شان را هم آنها زدند . محمود کم کم شروع کرد جلو رفتن . کومله ها آنهایی شان که زنده مانده بودند پا گذاشتند به فرار. فردای ان روز محمود شد مسوءول گروه اسکورت ((دیواندره-سقز))   محمود کاوه
منبع : منبع : سایت سبک بالان



نظرات شما عزیزان:

golara76
ساعت10:06---4 مهر 1394
سلام دوست عزیز وقت بخیر .خوشحال شدم اومدی ب وبم سر زدی .من لینکت میکنم تو هم ب عنوان دختر بلوچ و تنهایی لینکم کن

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ شنبه 4 مهر 1394برچسب: شهید محمود کاوه, ] [ 1:18 ] [ مـﭔﻼد♥ڪـࢪدﮮ ] [ ]